مادر و یا کابوس شبکه های اجتماعی

چند روز گذشته فیلمی دیدم به نام مادر البته این فیلم با زیر نویس فارسی در شبکه جهانی به نام Social.Nightmare.2013 قابل دریافت است .

هر چند که اسم فایل نیز بی تناسب با محتوی نیست و به بحث کابوس شبکه های اجتماعی پرداخته است و تاثیری که مشکلات و معضلات آن می تواند بر روی سرنوشت افراد ( البته با بزرگ نمایی) بگذارد، اما نکته مهمی که در این فیلم می باشد، مادری است که سعی می کند از تنها فرزند دخترش محافظت کند و خود را در خلال مشکلات دختر تنها حامی واقعی او به نمایش می گذارد. در حالیکه به دلیل مشکلاتی که برای دختر در شبکه های اجتماعی بوجود می آید مقصر را افراد ناشناس و مخالفان و در نهایت صمیمی  ترین دوستش می داند این مادر است که عامل همه این مشکلات است.

مشکلاتی که به اخراج او از ریاست شورای دبیرستان و منزوی شدن در بین همه و حتی تقلب در امتحان ادبیات با تمام استعدادی که دارد منجر می شود.

اوج این مشکلات زمانی است که مادر با جعل نامه پذیرش دانشگاه مورد علاقه دخترش پذیرش او را لغو اعلام می کند تا به این وسیله او را از رفتن به یک دانشگاه خوب اما دور از منزل باز دارد؟!

این مادر در پوشش حمایت، بیشترین محدودیتها را برای دخترش فراهم می کند و با کار گذاشتن دوربین در اطاق و با استفاده از رمز صفحات شخصی و درج مطالب غیر واقع دخترش را دچار مشکلات بسیاری می کند و در نهایت با دادن افراطی قرصهای افسردگی او را به خوابهای طولانی می برد.

با جدایی دوستان او و از دست دادن مدرسه و فرصتهای اجتماعی ودر نهایت عدم پذیرش او در دانشگاه و پذیرش دوستش در همان دانشگاه و دستیابی به ریاست شورای دبیرستان ، دختر باور می کند که باید در مقابل همه این جریانها تسلیم شود بدون اینکه بداند این اتفاقات از نزدیکترین و بهترین حامی اش یعنی مادر سرچشمه می گیرد؟!!

اما نکته قابل توجه این است که در این فیلم به راحتی بنیان خانواده مورد هدف قرار می گیرد و سوء ظن به اولیا را در بین فرزندان به نهایت می رساند.

مادر در تمام جوامع به عنوان شخصیتی  که دارای احساس سرشار نسبت به فرزندان خصوصا بهترین حامی و راز دار دختران شناخته می شود در این فیلم بنیانش ریشه کن می شود و در نهایت کارگردان با بیان مشکلات روحی و روانی مادر، و رفتن او به بیمارستان روانی غائله را خاتمه می دهد.

اگر این فیلم را در مقابل فیلم مادر مرحوم حاتمی  قرار دهیم، می بینیم که در جهتی کاملا متضاد قرار دارند.

در فیلم حاتمی، مادر با محوریت خود سعی می  کند فرزندان را دور هم جمع کند و با استفاده از نقاط مثبت هر یک جمع خانواده را مجددا پس از گذشت سالها بوجود آورد و احساس آرامش و در کنار هم بودن با مرکزیت شمع مادر را به آنها بچشاند.

این فیلم که من شاید بیش از ده بار دیده ام (باز هم علی رغم صدای نامناسب آن با اشتیاق خواهم دید) به بیننده جایگاه واقعی مادر را یاد آوری کند.

امید است ورود این فیلمها به فرهنگ ما با آگاهی و شناخت قبلی باشد تا مانند برخی جوامع شاهد از هم پاشیدن نهاد خانواده و در نهایت حرکت به سوی جامعه ای بی هویت نباشیم.

اما اگر غایت فیلم را کنار بگذاریم، توجه کارگردان به مشکلاتی که شبکه های اجتماعی می توانند برای سرونوشت و آینده یک جوان بوجود بیاورند قابل تامل است.

اهمیت بیش از حد به شبکه های اجتماعی برای قضاوت بر روی افراد بدون توجه به گذشته و سابقه آنها و نیز تعیین سرنوشت آنها بر اساس اینگونه اطلاعات خود مسئله ای است که می تواند نسل امروز و مدیران آینده را آگاه سازد که نباید تنها به این گونه مطالب تکیه و توجه نمود و از طرفی اعتماد به اینکه به مانند یک صندوق امانات می توانیم همه اطلاعات شخصی و محرمانه خود را در آن بگذاریم در حالیکه به روشهای مختلف ممکن است در دسترس دیگران قرار گیرد.

البته این مسئله به شیوه تفکری باز می گردد که در جامعه غربی در حال ترویج است و آن قبول داشتن داده های شبکه ای بدون تفکر عمیق نسبت به آنها است.

امروزه رسانه های دیجیتال تلاش می کنند که افراد را به قضاوتهای سطحی و زود گذر بیشتر سوق دهند. این نقشی است که قبلا رسانه های خبری از آن استفاده می کردند و به راحتی یک نفر را به اوج می بردند و یا به زیر می کشیدند.

هر انسان متفکری با کمی تامل می تواند به تناقض گویی این رسانه ها پی ببرد که در طی یک محدوده زمانی کوتاه خبری را با گردشی 180 درجه ای پخش می کنند.

حال سوال این است که آیا هریک از این حرکتها سرنوشت فرد و یا افرادی را دچار تغییر و چالش نمی کند و آیا ما در داخل شبکه های اجتماعی بدون تحقیق و اطمینان به این حرکت کمک نمی کنیم؟

 امروزه شبکه های اجتماعی در حال مدیریت افکارند و با نرم افزاهای جذاب سعی دارند به راحتی این کار را انجام دهند. هر چند که در ظاهر سعی می شود این فعالیتها مدیریت نشده جلوه نماید اما دیده می شود که خیلی راحت می توان یک جریان را با استفاده از این گونه ابزارها مدیریت کرد.

حال که استفاده از این ابزار خصوصا در بین جوانان و در سطح جهان و ایران زیاد شده است، باید میزان و اندازه استفاده از آنها را درنظر داشت زیرا اگر به صورت افراطی از این گونه ابزارها در زندگی روز مره استفاده شود، قطعا قدرت تفکر، قضاوت و تصمیم گیری از ما گرفته خواهد شد. خصوصا با نرم افزارهای برنامه ریزی  شده ای که روز به روز بر تنوع و جذابیت آنها افزوده می شود.

امید است قبل از استفاده از هر ابزاری نسبت به آن آگاهی کسب نماییم، سپس اوقات ارزشمند عمرمان را در اختیار آنها قرار دهیم و توجه نماییم که دین مبین اسلام چقدر برای آبروی افراد ارزش قائل شده است و ما را از غیبت و تهمت برحذر داشته است پس به اعتقادات و سنتهایمان احترام بگذاریم. 

انشاءالله

11 مهرماه 1394